سفری میان واقعیتهای شکننده
«عشقِ ضدِ دار و عشقبازیِ ضدِ زندان» مجموعهایست از ۴۳ داستان کوتاه به قلم ناصر پویش؛ نویسندهای که در روایتهایش مرز میان رویا و واقعیت را با جسارتی شاعرانه درمینوردد. این کتاب نه تنها قصهها را روایت میکند، بلکه خواننده را وادار به مشارکت در معناپردازی میسازد. واژهها با ایجاز میآیند، اما پشت هر جمله، دنیایی نهفته است.
ناصر پویش، با زبانی که گاه تلخ و گاه خیالانگیز است، شخصیتهایی را خلق میکند که در دل بحرانهای وجودی، عشق، خشونت، و هویت انسانی دستوپا میزنند. برخی از داستانها طعم طنز تلخ دارند، برخی دیگر بوی رئالیسم جادویی، و آنچه میان آنها مشترک است، رهایی از خط روایت کلاسیک و جستوجوی تجربهای تازه در فرم و محتواست.
این کتاب، چهارمین اثر منتشرشده از ناصر پویش است، در سوئد توسط انتشارات کتاب ارزان چاپ شده است.
آنچه در پشت جلد آمده:
گفت: «بریز!… »
ریختم. همه را سر کشید.
میترسیدم حتا یک لحظه تنهایش بگذارم. او برایم نماد عشق بود و عشقبازی و آزادی و زندگی. اما حالا اسیر بود، اسیر دیوارهای پوسیدهای که هر چه یقین داشت را یکجا آب کرده بود و در برفی سنگین و سرمای کشنده یخ زده بود. نمیتوانستم دیگر تنهایش بگذارم. رودخانهها سرد بودند و میترسیدم او هم خودش را غرق کند.
گفت: «خیابانها… خیابانها… خیابانها…»
و یادم افتاد که ما در خیابان بود که اولین بار عشقبازی کردیم و عشق را بازشناختیم.
مطالب مرتبط:
- از همین نویسنده «شباهت من به من»
- عکس روی جلد: ناصر پویش
- طراحی و صفحهآرا: صونا رفیعی
Reviews
There are no reviews yet.